سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل شکسته گان



1) توطئه استعماری کشف حجاب توسط "رضاخان پهلوی" (1314ش)
در
پی توطئه استعمار در مبارزه با فرهنگ غنی اسلام، عاملان استعمار در
کشورهای اسلامی، همزمان اقدام به اعمال مشابهی نمودند. "امان‏اللَّه خان"
در افغانستان، "مصطفی کمال آتاتورک" در ترکیه و "رضاخان پهلوی" در ایران
مأموریت یافتند با مظاهر اسلام مخالفت و مبارزه کنند. استعمارگران دریافته
بودند که مستقیماً نمی‏توانند مسأله کشف حجاب را مطرح کنند لذا بهتر دیدند
ابتدا از تغییر لباس مردان شروع کنند زیرا این کار دو نتیجه داشت. اول این
که ذهن و روح جامعه را نسبت به تغییرات عمده که جزء آداب و رسوم اجتماعی
به شمار می‏رفت آماده سازد، و دوم این که، نحوه عکس‏العمل اقشار مختلف
مردم را بسنجد. در این راستا رضاشاه با مطرح کردن تغییر لباس و کلاه
اروپایی (شاپو) و متحدالشکل کردن لباس مردان، اقدام به تغییر لباس اسلامی
و کشف حجاب بانوان نمود. وی این عمل شنیع را از خانواده خویش آغاز کرد و
سپس به کل جامعه سرایت داد. نخستین گروهی که به این کاروان ضداسلامی
پیوست، خانواده وزیران و دست‏اندرکاران نظام استبدادی بودند. در نهایت علی
رغم مخالفت‏های فراوان مردم مسلمان وعلما و نیز وقوع حادثه خونین مسجد
گوهرشاد مشهد در اعتراض به کشف حجاب، رضاخان در هفدهم دی ماه 1314ش، در
جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان
را به طور آشکار آغاز نمود و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب
بودند در این جشن شرکت کرد. مأموران رضاخان در راستای اجرای این قانون، شب
و روز در کوچه‏ها و خیابان‏ها گشت می‏زدند و هر جا زنِ باحجابی را
می‏یافتند با خشونت با او برخورد نموده، چادرش را برمی‏داشتند و مردان را
مجبور می‏کردند تا زن‏هایشان را سر برهنه به خیابان‏ها و مجالس ببرند. با
این همه، عده زیادی از زنان مسلمان، با به جان خریدن همه خطرات و تحقیرها،
تا پایان حکومت رضاخان و پس از آن حاضر به ترک حجاب خود نشدند و با
مقاومت، افتخار نسل‏های آینده شدند.




2) رحلت ادیب محقق و فقیه فرزانه آیت‏اللَّه "میرزا علی آقا شیرازی" (1334 ش)
عالم
ربانی و عارف بزرگوار، آیت‏اللَّه میرزا علی آقا شیرازی در حدود سال 1255
ش (1294 ق) در نجف اشرف به دنیا آمد. او پس از درگذشت پدر، در 22 سالگی
راهی اصفهان شد و از محضر درس استادان نامداری همچون سید محمد باقر
درچه‏ای در فقه و آخوند ملامحمد کاشانی و جهانگیر خان قشقایی در علوم حکمت
و فلسفه استفاده‏های وافر بُرد. میرزا علی آقا همچنین به دلیل علاقه به
طب، به فراگیری این علم روی آورد و در آن تبحر یافت. ایشان سپس به شوق
علم‏اندوزی بیشتر به نجف اشرف شتافت و از درس عالمانی همچون شیخ الشریعه
اصفهانی، علامه محمد کاظم یزدی و ملامحمد کاظم آخوند خراسانی استفاده‏های
شایانی برد. میرزا علی‏آقا شیرازی از آن پس به اصفهان بازگشت و مدتی به
امور بازرگانی پرداخت تا اینکه با همفکری شهید سید حسن مدرس، به تدریس نهج
البلاغه روی آورد و جان شیفتگان را با دُرهای تابناک این کتاب مقدس سیراب
می‏ساخت. افکار میرزا در علوم متداول آن زمان تحول آفرید. وی مبنای درس
اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج‏البلاغه قرار داد و گروه کثیری از
شهرهای مختلف در محضرش گرد آمدند. در این مسیر شاگردانی پرورش یافتند که:
شهید مرتضی مطهری، حاج آقا رحیم ارباب، سید جلال الدین همایی، احمد فیاض،
علی مشکوة، سید روح‏اللَّه خاتمی، شیخ عبدالکریم ملکان، شیخ جواد جبل
عاملی و حسین عمادزاده و علی شیخ الاسلام و... از آن جمله‏اند. میرزا علی
آقا شیرازی به موازات تدریس، از کاوش در منابع قرآنی، رِوایی و نیز آثار
گذشتگان غافل نبود و به احیا و چاپ کتبی همچون تفسیر تبیان شیخ طوسی،
زادُالمعاد علامه مجلسی و من لایحضُرُهُ الطَّبیب زکریای رازی اهتمام
ورزید. سرانجام این استاد فرهیخته در 17 دی ماه 1334ش در 79 سالگی رحلت
کرد و در قبرستان شیخانِ قم دفن شد.

3) اعلام موضع امام خمینی نسبت به سالگرد کشف حجاب (1341 ش)
به
دنبال شکست مفتضحانه دولت در جریان لایحه انجمن‏های ایالتی و ولایتی در
آذر 1341، رژیم یک بار دیگر قدرت خود را در مصاف با روحانیت آزمود و با
استفاده از مناسبت 17 دی 1341، می‏خواست از زنان بی‏حجاب برای رژه خیابانی
و تظاهرات که به صورت غیرمستقیم علیه اسلام و روحانیت تمام می‏شد، بهره
برداری نماید. حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) که با هوشیاری کامل مراقب
اوضاع بودند، پس از اطلاع از ماجرا بی‏درنگ طی پیامی به دولت هشدار داد که
در صورت وقوع چنین حادثه‏ای، علمای اسلام متقابلاً همان روز را به مناسبت
فاجعه مسجد گوهرشاد، عزای ملی اعلام نمایند. ایشان همچنین در این پیام
عنوان کردند از عموم ملت خواهند خواست که دست به تظاهرات بزنند و نسبت به
عاملین آن ابراز تنفر و انزجار کنند. تهدید رهبر نهضت که عقب‏نشینی رژیم
را به دنبال داشت، یکبار دیگر موج وسیعی از امید و پیروزی و معرفت به رهبر
را در دل‏های مردمِ به ستوه آمده به وجود آورد و نهضت را به پیروزی دوم
خود رساند.

4) درگذشت مشکوک جهان پهلوان "غلامرضا تختی"(1346ش)
جهان
پهلوان غلامرضا تختی در شهریور 1309 ش در یکی از محلات جنوبی تهران و در
خانواده‏ای متوسط به دنیا آمد. وی از کودکی به ورزش روی آورد و ورزش را
فقط برای سلامتی و تندرستی بدن می‏خواست. او در عین حال به نجاری مشغول
بود تا این که در بیست سالگی در اولین مسابقات قهرمانی کشتی کشوری شرکت
کرد. از آن پس شهره عام و خاص گردید و در میدان‏های جهانی مدال‏آور شد.
تختی سرشار از پاکی و صداقت بود و دلی بی‏باک و جسور داشت. او دارای قلبی
رئوف و مالامال از عشق مردم بود و در زندگی خود، بیش از قهرمانی به انسان
زیستن و از خودگذشتگی می‏اندیشید. تختی با وجود قهرمانی در میادین
بین‏المللی کشتی، هیچ گاه فروتنی و تواضع خود را در برابر مردم از دست
نداد. وی در دوران قهرمانی خود، 9 مدال طلا و نقره جهانی و بازی‏های
المپیک را کسب کرد و از جمله ورزشکاران ایرانی است که بیشترین مدال‏های
طلا و نقره را در بازی‏های مهم بین‏المللی، به ارمغان آورده‏اند. جهان
پهلوان تختی از مریدان آیت‏اللَّه سیدمحمود طالقانی به شمار می‏رفت و در
ملی شدن صنعت نفت حضوری فعال داشت. وی هم‏چنین در جمع‏آوری کمک‏های مردمی
به زلزله‏زدگان بویین‏زهرا در شهریور 1341، نقش مهمی ایفا کرد به طوری که
حساسیت رژیم را دربرداشت. رژیم که کمابیش از فعالیت‏های سیاسی تختی آگاهی
پیدا کرده بود، برای به سلطه کشیدن او، ریاست فدراسیون کشتی کشور را به او
پیشنهاد نمود؛ ولی او این پیشنهاد و حتی پیشنهاد برای به دست گرفتن
شهرداری تهران یا نمایندگی مجلس را نیز رد کرد. در نهایت، رژیم سفاک پهلوی
چون هیچ راهی برای نفوذ به تختی نیافته بود و هم‏چنین محبوبیت روزافزون
تختی در میان مردم و مخالفت وی با رژیم وابسته شاه، طاغوتیان را خشمگین
کرده بود، سرانجام باعث شد تا عوامل رژیم پهلوی در توطئه‏ای مشکوک، وی را
در هفدهم دی ماه 1346 در 37 سالگی به قتل برسانند. هرچند که در آن زمان،
مرگ تختی را، خودکشی عنوان کردند، ولی این توطئه رژیم با آگاهی یافتن مردم
از اصل ماجرا، نقش بر آب گردید. پیکر جهان پهلوان تختی با حضور خیل
دوستداران و مشتاقان، در شهر ری به خاک سپرده شد.

5) درج مقاله توهین‏آمیز نسبت به "امام خمینی"(رحمت الله علیه) در روزنامه اطلاعات توسط ساواک (1356ش)
رژیم
پهلوی که با ترفندهای گوناگون از قبیل زندان و تبعید نتوانسته بود از نفوذ
امام خمینی(ره) رهبر روحانی انقلاب مردمی ایران جلوگیری کند، با اقدامی
ناپسند و ضد دینی، در هفدهم دی ماه 1356 مقاله‏ای توهین‏آمیز علیه حضرت
امام با نام جعلی رشیدی مطلق درج نمود. نویسنده اجیر ساواک در این مقاله
با وقاحت کامل سعی کرده بود با اهانت به امام، به زعم خود شخصیت رهبر نهضت
را بشکند و امام را به طرفداری از مالکین و شهرت‏طلبی و عامل استعمار بودن
متهم نماید. چاپ این مقاله که در آن، حضرت امام را سرسپرده شوروی و
کمونیست معرفی کرده بود، با عکس‏العمل شدید مردم و قیام خونین 19 دی مردم
قم مواجه گردید. انتشار این مقاله، در سراسر ایران با عکس‏العمل تند و خشم
و نفرت عمومی مواجه گردید و بلافاصله، درس‏ها و جماعت‏ها در حوزه علمیه قم
به عنوان اعتراض تعطیل شد. به تعبیری دیگر واکنش مردم نسبت به این عمل
ساواک به منزله آغاز قیام اصلی مردمی در براندازی رژیم پوسیده پهلوی بود.

6) شهادت "سلیمان خاطر" مسلمان مبارز و قهرمان صحرای سینا (1364 ش)
سلیمان
خاطر در 14 مهر 1364 شمسی با فریاد "اللَّه اکبر" هفت صهیونیست را در
صحرای سینا به هلاکت رساند. رژیم حُسنی مبارک این سرباز قهرمان را در
دادگاه نمایشی محاکمه و به خاطر زیرپا گذاشتن پیمان ننگین "کمپ دیوید" و
به هلاکت رساندن صهیونیست‏ها، به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم کرد. در 12
دی ماه همان سال، یک عکاس صهیونیست در جریان تهیه گزارش و فیلم، با دوربین
خود، سلیمان خاطر را مورد حمله قرار داد و ضربه مغزی بر او وارد آورد و
سرانجام این سرباز سرافراز در 17 دی ماه برابر با 7 ژانویه 1986 م در
زندان رژیم حسنی مبارک در مصر به شهادت رسید.

7) رحلت فقیه بزرگوار آیت‏اللَّه "احمدعلی احمدی شاهرودی" (1375ش)
آیت‏اللَّه
شیخ احمدعلی احمدی شاهرودی در سال 1305ش (1346ق) در اطراف شاهرود به دنیا
آمد. وی در ابتدا برای تحصیل راهی مشهد مقدس شد و از محضر اساتیدی همچون
ادیب نیشابوری دوم، شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی، میرزاکاظم محقق
دامغانی و میرزا احمد مدرسی یزدی بهره‏مند گردید. آیت‏اللَّه احمدی
شاهرودی سپس به حوزه علمیه قم عزیمت نمود و در آن‏جا نیز در حلقه درس
حضرات آیات: سیدحسین بروجردی، سید محمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت کوه
کمره‏ای، سیدصدرالدین صدر و حضرت امام خمینی(ره) جای گرفت. ایشان در این
میان مدتی از طرف آیت‏اللَّه بروجردی، برای تبلیغ دین و مبارزه با فرقه
ضاله بهائیت راهی شهرهایی در استان اصفهان، فارس و چهارمحال و بختیاری
گردید و در این راه خدمت نمود. آیت‏اللَّه احمدی شاهرودی از آن پس برای طی
مدارج عالی علمی رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف گردید و از محضر آیات عظام:
سید عبدالهادی شیرازی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خویی بهره‏ها برد.
ایشان پس از اخذ اجتهاد، مقیم حوزه علمیه قم گردید و به تدریس و تالیف
پرداخت. این عالم ربانی در طول جنگ تحمیلی، علی‏رغم کهولت سن، ماه‏ها در
جبهه‏های جهاد دفاعی با رزمندگان اسلام همراه بود و حضوری روحیه‏بخش داشت.
از این پژوهشگر معارف اسلامی آثار متعددی بر جای مانده که تقلید الاَعلَم،
سیری در عقاید، به سوی خدا بروید و جنگ خیبر از آن جمله‏اند. آیت‏اللَّه
احمدی شاهرودی سرانجام در هفدهم دی ماه 1375ش برابر با 25 شعبان 1417ق در
هفتاد سالگی در مکه و در جوار بیت‏اللَّه الحرام درگذشت و به موالیان
طاهرینش پیوست.

8) 21محرم الحرام سال 61هجری قمری:
«اَنس
بن حارس کاهِلی» در حماسه عاشورا به درجه رفیع شهادت رسید. از اودر برخی
از منابع با نام« مالک انس کاهلی» نیز یاد شده است وی از صحابه حضرت رسول
اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و از یاران با وفای امام حسن وامام
حسین علیهم السلام بود . مالِک بن انس از جمله افراد سعادتمندی بود که
شبانه با امام حسین (علیه السّلام) دیدار کرد و به ایشان پیوست . این
مبارز مؤمن در دهم محرم با وجود کهولت سن پس از کسب اجازه از سالار شهیدان
به میدان رفت و تا آخرین قطره خون خویش به مبارزه بااکفار ادامه داد .
سرور شهیدان حسین بن علی (علیه السّلام) در حالیکه با چشمان گریان او را
مینگریست فرمودند: «خداوند تو را اجر دهد ای شیخ ».

9) درگذشت "ابونعیم احمد بن عبداللَّه اصفهانی" محدث بزرگ مسلمان (402 ق)
احمد
بن عبداللَّه بن احمد بن اسحاق معروف به ابونعیم اصفهانی از محدثینی به
شمار می‏آید که فقه و تصوف را با حدیث توأم ساخت. برخی او را اهل تسنن
دانسته‏اند. اما به نظر شیخ بهایی و میرمحمدحسین خاتون آبادی، نه تنها او
شیعی مذهب بلکه از خُلّصین شیعه بود و از شدت تقیه، تشیع خود را از
مخالفین شیعه کتمان نموده است. شاهد این مطلب تألیفات او می‏باشد. "تاریخ
اصفهان" و "دلائل النبوة" ازجمله آثار اوست.

10) رحلت عالم و فقیه بزرگ اسلام "حسن‏بن‏ یوسف" معروف به "علامه ‏حلی" (726 ق)
حسن
بن یوسف بن علی بن مطهر معروف به علامه حلی در 29 رمضان 648 ق در شهر حلّه
در عراق به دنیا آمد. سال‏های آغازین حیات وی مقارن با حملات وحشیانه‏ی
مغولان به سرزمین‏های اسلامی بود که با تدبیر چند تن از علما از جمله
پدرش، حله ازطوفان حملات مغول در امان ماند و در همان جا به رشد و نمو و
تحصیلات خود ادامه داد. وی از محضر شیخ مفید، محقق حلی، خواجه نصیرالدین
طوسی، سیدبن طاووس و اساتید بزرگ دیگر استفاده کرد و در علم به درخششی
عظیم دست یافت و عنوان "آیت اللَّه" گرفت. علامه حلی با ارایه‏ی تصویری
صحیح از تشیع، اُلجایتو، حاکم مغولیِ ایران، معروف به سلطان محمد خدابنده
را به این مذهب مجذوب کرد و باعث نشر مذهب اهل بیت(علیه السّلام) در سراسر
ایران گردید. شاگردان و آثار قلمی علامه بسیار زیاد و گسترده می‏باشند.
فرزند نابغه‏اش معروف به فخرُالمُحققین، قطب الدین رازی، علی بن احمد حلی
و ابن مُعَیَّه از جمله شاگردان و مُنتهی المطلب فی تحقیقِ المَذهب و
تَبصِرَةُ المُتعلّمین در فقه، نهایة الوصول الی عِلم الاصول در اصول،
نهایَةُ المَرام در کلام، جامِعُ الاخبار در حدیث، کَشفُ المَقال فی
مَعرفةِ الرِّجال در رجال، القول الوَجیز فی تفسیر الکتابِ العزیز در
تفسیر و شرح حکمة الاشراق در فلسفه و عرفان و ده‏ها اثر دیگر از زمره‏ی
آثار این عالم خستگی‏ناپذیر می‏باشند. سرانجام علامه حلی در 78 سالگی وفات
یافت و در حرم مطهر امام علی(علیه السّلام) مدفون گشت.

11) مرگ "یوسْتْ وَندل" شاعر و درام نویس بزرگ هلندی (1679م)
یوست
وَندل، ادیب شهیر هلندی در چهارم آوریل 1587م در هلند به دنیا آمد. وی از
جوانی ساکن آمستردام شد و به سرودن اشعار خود پرداخت. وندل، شاعر ملی بود
و اشعار او به مقتضای زمان و به سبک خطابی و وعظ سروده می‏شد. وی بعدها به
مذهب کاتولیک گرایید و بسیاری از اشعار او از همین تغییر مذهب و نیز مرگ
همسر و فرزندانش الهام گرفته‏اند. اشعار وندل، نغمه‏دار و روان و باحذف
حروف صدادار همراه است که وی این سنّت را در شعر هلندی رواج داد. او در
کنار سرودن شعر، به نمایش‏نامه‏نویسی نیز مشغول بود که به سبک قدما نوشته
شده و رنگ دینی و مسیحی دارد. در این نمایش‏نامه‏ها، موضوع تعارض میان هوس
طغیان آدمی و آرزوی وی برای اطاعت از فرمان خدا، مطرح می‏گردد. وندل بیش
از تمام شعرای هلند، آثار منظوم و منثور از خود به جا گذاشته است. او بیش
از سی تراژدی عالی دارد که شانزده عدد آن، مذهبی است. در هلند، وندل را
نجیب‏ترین و با قریحه‏ترین شاعر هلند و از روشن‏فکران و نوابغ این سرزمین
می‏دانند. در زبان هلندی، هیچ کس اثری بدیع‏تر از او پدید نیاورده است. با
این حال وندل، این فصاحت و بلاغت اعجازآمیز را فقط در راه تجلیل از کشور
خود و شهر آمستردام به کار برده است. یوست وندل سرانجام در 7 ژانویه 1679م
در 92 سالگی درگذشت.

12) درگذشت "جوزف پریستلی" دانشمند انگلیسی و کاشف اکسیژن (1804م)
جوزف
پریسْتْلی دانشمند انگلیسی در سیزدهم مارس 1733م در نزدیکی شهر لیدْزْ
انگلستان به دنیا آمد و در کودکی یتیم شد. وی از آن پس تحت سرپرستی عمه‏اش
به تحصیل پرداخت و زبان‏های فرانسه، آلمانی، ایتالیایى و عربی را به خوبی
فرا گرفت. پریستلی پس از چندی به علم شیمی علاقه پیدا کرد و آزمایش‏هایى
در این زمینه انجام داد. وی در یکی از آزمایش‏های خود، قطعه چوبی را
سوزاند و سپس آن را در معرض گازی که از خمره آبجو خارج می‏شد قرار داد و
مشاهده کرد که شعله چوب خاموش می‏شود. این واقعه باعث پیگیری بیشتر
پریستلی و کشف گاز کربنیک گردید. او آزمایش‏های خود را ادامه داد و با
انجام فعل و انفعالاتی بر روی گاز کربنیک یک گاز بی‏رنگ و بو کشف کرد که
همان گاز ازت است. پریستلی در یکی دیگر از آزمایش‏ها، مقداری از گاز
کربنیک را در آب حل کرد و برای اولین بار، راه تهیه مشروبات غیرالکلی را
به جهان نشان داد. با این کشف‏ها، پریستلی شهرت بی‏نظیری به دست آورد و از
طرف دولت فرانسه به استادی آکادمی علوم برگزیده شد. یکی دیگر از کارهای
مهم او آن است که برای اولین بار، گاز اکسیژن را کشف کرد. وی در سال 1744،
با حرارت دادن به اکسید جیوه گازی را کشف کرد که این گاز پس از مطالعه
توسط لاوازیه، شیمی‏دان معروف فرانسوی، به نام گاز اکسیژن شناخته شد.
پریستلی دریافت که گیاهان می‏توانند اکسیژن تولید کنند. او هم‏چنین به
تنفس گیاهان پی برد و راه طبیعی تهیه اکسیژن را کشف کرد. در این میان
برخورد پریستلی و عده‏ای از آشوبگران در جریان انقلاب کبیر فرانسه، به
حمله این خرابکاران به منزل و کتابخانه پریستلی انجامید و حاصل زحمات
چندین ساله‏اش در این تاراج از بین رفت. پس از این حادثه، پریستلی از
فرانسه راهی امریکا شد و فعالیت‏های علمی خود را ادامه داد. زمانی که
پریستلی در آزمایشگاه شخصی خود در پنسیلوانیا کار می‏کرد، به کشف مهم
دیگری نائل آمد. او گاز سمی و مرگ‏آور اکسید کربن را از احتراق ناقص زغال،
بنزین یا هر سوخت دیگر با اکسیژن کشف کرد که درجهان علم دارای ارزش زیادی
است. وی هم‏چنین درباره جوهر گوگرد، آمونیاک و جوهر نمک مطالعات و تحقیقات
و آزمایش‏های فراوانی انجام داد که امروزه، نتایج این تحقیقات در علم شیمی
دارای اهمیت بسزایی می‏باشند. جوزف پریستلی سرانجام در 7 ژانویه 1804م در
71 سالگی درگذشت.

13) تولد "شارل پگی" ادیب و نویسنده فرانسوی (1873م)
شارْلْ
پِگی، شاعر و نویسنده فرانسوی در هفتم ژانویه 1873م در فرانسه به دنیا
آمد. وی در جوانی وارد نظام شد اما پس از چندی آن را رها کرد و پس از ورود
به دانش‏سرای عالی پاریس، از پایان این دوره نیز صرف‏نظر کرد. پگی از آن
پس به نویسندگی روی آورد و در سال 1900م نشریه دفترهای دو هفتگی را بنیان
گذارد که انتشار آن تا زمان مرگش ادامه یافت. مطالب این نشریه شامل
اندیشه‏های مختلف و مباحث گوناگون در قلمرو افکار بود که با بینشی روشن
طرح می‏گردید. قدرت خستگی‏ناپذیر پگی در القای فکر و پرخاشگری و حساسیت
فراوان و هم‏چنین نظریه‏هایش در سلسله نوشته‏های این دفتر آشکار شده است.
پگی برای ادراک عمق و عظمت عالم انسانی و عالم هنر، هم با اشارات و کنایات
سمبولیسم و نمادگرایى مخالف است و هم با صراحتِ ناتورالیسم که در آن بیشتر
به تقلید دقیق و مو به موی طبیعت پرداخته می‏شود. مذهب پگی، نوعی مذهب
شاعرانه بود بدون قید و مستقل از هر نوع قانون خشک مذهبی. مسائل مربوط به
خدا در وجود پگی با نوعی عرفان آمیخته بود. شارل پگی هرچند از جانب بسیاری
از نویسندگان بزرگ عصر خود تحقیر می‏شد و انتقاد او به کلیسا مورد هجوم
واقع می‏گردید، اما بعدها پیشرو گروهی از نسل جوان گشت و آثارش از
مهم‏ترین آثار در طول نیمه اول قرن بیستم به شمار آمد. حتی مقامات
دانشگاهی و کلیسایى آن را ستودند. شیوه نگارش پگی چنان است که دست یافتن
به اندیشه‏هایش را دشوار می‏سازد. نثرش همراه با تکرار خستگی ناپذیری است
که تازگی و ابتکار فکری او را از چشم عامه مردم، دور نگه می‏دارد. آثار
کامل پگی پس از مرگ او در پانزده جلد منتشر شد و آثار کامل منظوم وی در
سال 1941م به چاپ رسید. شارل پگی سرانجام در پنجم سپتامبر 1914م در چهل و
یک سالگی درگذشت.

14) مرگ "بوریس زاخودر" ایران‏شناس برجسته روسی (1960م)
بوریس
نیکالایوویچ زاخودِر، ایران‏شناس معروف روسی در ششم اوت 1898م در یکی از
شهرهای روسیه به دنیا آمد. در یکی از شهرهای روسیه به دنیا آمد. وی پس از
طی تحصیلات دبیرستان، در سال 1927م موفق به گذراندن دوره مؤسسه خاورشناسی
مسکو شد و سپس دوره دکترای آن را به پایان رسانید. زاخودر از 32 سالگی به
سمت دانشیار و متصدی کرسی زبان فارسی مؤسسه مسکو تعیین گردید و در سال
1934م به موزه تمدن‏های خاوری منتقل شد. وی هم‏زمان برای تصدی کرسی تاریخ
قرون میانه دانشگاه مسکو دعوت گردید. زاخودر در کنار تدریس، به کارهای
تحقیقاتی خود ادامه داد و در عین حال، نخستین دوره دروس رشته مطالعاتی
تاریخ قرون وسطی در شرق را بنیان نهاد و در همین زمینه اولین مولّف کتب
درسی تاریخ ملل خاور نزدیک و خاورمیانه در قرون میانه بود.زاخودر هم‏چنین
موفق شد شعبه مشرق زمین در دانشگاه مسکو را در سال 1944م ایجاد نماید و
خودْ متصدی کرسی تدریس در آن شود. فعالیت‏های گسترده زاخودِر در رشته
شرق‏شناسی در آثارمتنوع وی نمایان می‏باشد. دانش نامه دکترای او تحت عنوان
خواجه نظام‏الملک شرحی درباره تاریخ سلطنت سلجوقیان، وی را در شمار محققان
درآورد. هرچند دایره علایق علمی زاخودِر متنوع بود، ولی بررسی تاریخ قرون
وسطای کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی را در اولویت تحقیقاتِ خود قرار
داد. علاوه بر مسائل اداری جنبه تاریخی، زاخودر به مسائل میراث مدنی و
فرهنگی کشورهای خاور زمین هم توجه می‏کرد. از این رو یک سلسله مقالات و
گزارش‏هایى درباره مظاهر برجسته و نامدار تمدن و فرهنگ خاور زمین مانند
ابوعلی سینا، فردوسی و... به نگارش درآورد. زاخودر از جمله مورخان و
شرق‏شناسانی بود که به نحوی پسندیده به مهم‏ترین مسائل تاریخ و ادبیات
جهان واقف بود و این معلومات را با توانایى خود برای حل بغرنج‏ترین مسائل
تاریخی خاورزمین مورد استفاده قرار داد. وسعت معلومات او اجازه می‏داد که
با تبحر خودْ در بحث درباره مسائل مربوط به خاور نزدیک و دور شرکت کند و
ضمن تدریس تاریخ عمومی قرون میانه، کنفرانس‏هایى علمی و درسی درباره مسائل
قرون وسطایی مشرق زمین ایراد نماید. از زاخودر آثار متعدد دیگری نیز بر
جای مانده که تاریخ قرون وسطی در شرق، تاریخ ایران در قرون وسطی و مجموعه
خزری از آن جمله‏اند. بوریس زاخودِر، سرانجام در هفتم ژانویه 1960م در 62
سالگی در مسکو درگذشت.





15) سقوط دولت خون‏خوار و دیکتاتوری "پول پوت" در کامبوج (1979م)
پس
از آن که در سال 1970م، حکومت قانونی کامبوج با یک کودتای نظامی با حمایت
امریکا سرنگون شد، پول پوت رهبر خِمرهای سرخ و یارانش که از حمایت چین
برخوردار بودند، از این فرصت استفاده کرده و با گسترش نفوذ خود، به تدریج
کنترل بخش بزرگی از روستاهای کامبوج را به دست گرفت. با تضعیف ارتش کامبوج
در سال 1975م که به خاطر فرار سربازان شدت یافت، خِمِرهای سرخ پنوم پن،
پایتخت کامبوج، را تصرف کردند. تصرف پنوم پن از طرف خِمرهای سرخ، سرآغاز
فاجعه‏ای بود که نه تنها در قرن بیستم، بلکه در طول تاریخ بشری، نظیر آن
دیده نشده است. مشخصه بارز حکومت پول پوت، استفاده از روش‏های خشونت‏آمیز
و کوچ دادن اجباری مردم شهرها به روستاها و محو هر گونه آثار و نشانه تمدن
به بهانه اجرای همه اصول کمونیسم بود. در این میان افرادی که کمترین
مقاومتی از خود نشان می‏دادند کشته می‏شدند به‏طوری که پول پوت، و خِمرهای
سرخ در مدت کمتر از چهار سال حکومت بر کامبوج، حدود 2 میلیون نفر از مردم،
به خصوص اتباع ویتنامی‏تبارِ کامبوج را کشتند. چنین فاجعه‏ای با توجه به
نسبت جمعیت شش میلیونی کامبوج، در دوران زمام‏داری هیچ یک از جباران دیگر
تاریخ سابقه ندارد. از این رو، ارتش ویتنام نیز به بهانه حفظ جان اتباع
خود، به کامبوج حمله برد و حکومت پول پوت را در هفتم ژانویه 1979م سرنگون
کرد. با وجود این، خِمِرهای سرخ به مبارزه مسلحانه خود در قسمت‏هایى از
کشور علیه دولت مرکزی ادامه دادند. پول پوت پس از سقوط از قدرت، در
جنگل‏های شمال این کشور ساکن شد. وی در سال 1995م دچار سکته شد و قسمتی از
بدن او فلج گردید. پول پوت در این هنگام برای اینکه ثابت کند از قدرت او
چیزی کاسته نشده است بر خشونت خود به زیردستان خود در گروه خمرهای سرخ،
افزود و همین خشونت بیش از حد او، باعث نارضایتی اطرافیانش شد. در نتیجه
علیه وی شوریدند و او را به دادگاه تحویل دادند. با این حال پول پوت پس از
دستگیری، قتل عام مردم را، خدمت به بشریت دانست و از آن اظهار پشیمانی
نکرد. لازم به ذکر است که در تمام دوران حکومت پول پوت، تنها دولت چین بود
که از این دولت خون‏ریز حمایت می‏کرد.

ارسال شده در توسط حسین ترکی